طراحی شهری و فعالیت فیزیکی
زیمرینگ و همکاران در سال (2015)، با بررسی تأثیر طراحی معماری و سایت روی فعالیت فیزیکی دریافتند که مقیاسهای طراحی شهری، طراحی سایت، طراحی معماری و طراحی جزئیات بنا در فعالیت فیزیکی افراد موثر است. همچنین آنها دریافتند که افراد در صورتی بیشتر پیادهروی میکنند که فاصله مقصدی که از منزل برای فعالیتهایی نظیر خرید میخواهند بروند بیش از 411 متر و از محل کارشان بیش از 811 متر نباشد (Zimring et al, 2005).
طراحی با تراکم بالای محلات و فراهم آوردن زیرساختهای لازم شامل ساختمانهای عمومی، فضای باز، اختلاط کاربری و معابر پیادهمدار با هدف ارتقای فعالیت فیزیکی میشود (Jackson, 2003). انواعی از فعالیتهایی که مردم انجام میدهند شامل فعالیتهای حین کار، سایر فعالیتهای کاری، خرید، ورزش و فعالیتهای زمان اوقات فراغت میشود. در بافتهایی که نیاز به پارکینگ دارند قرارگیری آن در فاصلهای از منزل نیز در ارتقای فعالیتها مؤثر است. همچنین مطالعاتی صورت گرفته در این زمینه نشان میدهد که حتی اگر فاصله پارکینگها نیز بیش از حد معمول باشد افراد راغب به پیادهروی برای پارک کردن خودروها هستند (Zimring et al, 2005). همچنین حمل و نقل عمومی عامل موثر دیگری برای این موضوع است چرا که مردم تمایل دارند فاصلههای طولانیتر از حد معمول را برای رسیدن به ایستگاه حمل و نقل عمومی و پارکینگ را پیاده روی کنند (Seneviratne,1985).
بحرینی و خسروی (1389) در بررسی معیارهای کالبدی بر روی میزان پیاده روی افراد به این نتیجه رسیدند که کیفیت محیط بیشترین تأثیر را بر پیادهروی زنان دارد. طول مسیر تا مرکز خرید و کار، حجم اطلاعات بصری و وجود دیگر فعالیتهای مختلف بر میزان پیادهروی مؤثر است. بیشتر از هر معیار دیگر امنیت محیط برای زنان مهم میباشد و آنها در فضاهای ناامن پیادهروی نمیکنند. همچنین عوامل اقلیمی و محیطی هم مانند شیب زمین نیز برای افراد مهم بحساب میآید. به طور کلی میتوان گفت که معیارهای محیطی از جمله طول مسیر، امنیت محیط، تنوع استفاده کنندگان از فضا و فعالیتها ، حجم اطلاعات بصری محیط، عوامل محیطی و اقلیمی، عدم وجود موانع و مبلمان مناسب تأثیر فراوانی بر میزان فعالیت فیزیکی دارد (بحرینی و خسروی، 1389).